سریال تونل درژانر پلیسی جنایی معمایی وسفر در زمان ..

خلاصه ای که دفعه ی اول گذشته بودم رو برای اونهایی که نخوندن میذارم وبعد میرم سراغ نقدم ..

««««این جور که من تا الان فهمیدم گویا تو سال های1980 به بعد یعنی تقریبا سی سال پیش یه سری قتل زنجیره ای اتفاق افتاده که قاتل با جوراب زنانه زنهای جوون رو به قتل میرسونده ..واحتمالا هم این پرونده ها بدون گرفتن قاتل همچنان بازمونده چرا که بارها وبارها سوژه ی این قتل ها دستمایه ی سریالهایی مثل گپ دونگ وسیگنال وفیلم های سینمایی مثل خاطرات یک قاتل بوده ..که تو زمان حال تونستن با استفاده از تکنولوژی این پروند های قتل رو ببندن ..از این جهت بود که با شروع تونل اونهایی که فن سریال سیگنال بودن دلتنگیشون کمی واندکی برطرف شد ..اما خود داستان ..

سریال همونجور که گفتم به سی سال قبل برمیگرده ..کاراگاه زبده وخبره ای به اسم کانگهو که به تازگی ازدواج کرده با پرونده ی قتل های زنجیره ای مواجه میشه وازاونجایی که تو گذشته مثل امروز امکانات خوبی برای شناسایی قاتل نبوده عملا به بن بست میخورده ..کانگهو با خونواده ی قربانی ها اشنا میشه واز اونجایی که انسان صادق وبا اخلاقی بوده از صمیم قلب دوست داشته تا قاتل رو بگیره وبه سزای عملش برسونه ..تا حدی هم موفق میشه اما دقیقا روزی که با قاتل مواجه میشه توی تونل زخمی میشه ووقتی به هوش میاد به سی سال بعد یعنی 2016 اومده ..حالا با همون اسم گذشته ی خودش به همون ایستگاه پلیس میره وکم کم با پشت سر گذاشتن اتفاقات با مردی به اسم سونگجه که پلیس باهوش اما بداخلاقیه اشنا میشه وکم کم شروع به حل پرونده های دزدی وقتل وجنایات پلیسی میکنن ..این دو نفر درکنار پروفسور خانمی به اسم شین جه یو که روانشناس قاتلینه ..سعی میکنن پرونده ی قتل های زنجیری سی سال پیش رو حل کنن ..اما این تنها بخشی از ماجراست وسونگجه وشین جه یو پیشینه ی عجیبی دارن ..»»»»

قسمت جدیدی که میخوام به این خلاصه اضافه کنم ..

سی سال گذر زمان ..شاید برای کانگ هو مثل یه چشم بهم زدن باشه اما برای خونواده های مقتولین وقاتل زمان زیادیه ...وقاتل تو تمام این مدت سکوت پیشه کرده بوده اما با پیدا شدن جنازه ی یکی از زن هایی که قاتل روی مچ پاش علامت گذاری میکرده دوباره پرونده ی قتل های سی سال پیش باز میشه این درحالیه که شین جه یو وسونگجه هردو با گذشته ی کانگ هو در ارتباطن وبیننده کم کم سر از راز زندگی اینها ودلیل زندگیشون درمیاره ..

اول ازهمه روند سریال ...

با اینکه سریال تو دو قسمت اول خیلی روند ساده وحتی احمقانه ای داشت اما با اومدن کانگ هو به زمان حال وجفت وجور شدنش با بقیه ی پلیس ها وحل کردن پرونده های مختلف بیننده به ارومی وقدم قدم جلو میره ..تا کم کم شخصیت ها براش باز وبازتر بشن ...

از اون دست سریالهایی بود که به نظرم با وجود شروع ضعیفش خیلی خوب تونست خودش رو بالا بکشه وبه اوج برسه وهمچنان هم تا لحظه ی اخر دراوج بمونه

از قسمت سوم پرونده ها وهمکاری این دو کاراگاه زبده وباهوش رو نشون میده که هرکدوم به فراخور سیستم کاری خودشون سعی میکنن پرونده های پلیس رو حل کنن ..کانگ هو با همون ممارست وهوش خودش ..وسونگجه به واسطه ی استفاده از تکنولوژی... ترکیب این دو نفر درکنار یک روانشناس قتل، ایده ی مخلوط جالبی بود که حداقل سرمن یه نفر رو گرم کرد

یه سری فاکتورها مثل نشون دادن تکنولوژی برای حل کردن معماهای جنایات یا استفاده از یه روانشناس برای بهتر فهمیدن ذهن مجرم خیلی خوب میتونه ذهن بیننده رو درگیر کنه ..اینکه پرفسور شین راجع به دلایل قتل ها صحبت میکنه حتی تو کلاس درسش به دانشجوها ابزار ساده اما قتاله رو میده تا اونها روش تحقیق کنن برای شخص خود من جالب بود .

.قطعا اگر همچین کلاسی بود من حتما توش شرکت میکردم ..این قسمت ها من رو یاد سریال هاید وجکیل می انداخت که پرفسور سریال راجع به زندگی ادم های چند شخصیتی توضیح هات کاملی میداد

سریال شامل دو قسمته ...نویسنده با زیرکی فکر بیننده رو کاملا منحرف میکنه جوری که تا ده قسمت اول تنها به یه قاتل ویه شخص فکر میکنه ..اما هرچی داستان جلوتر میره بیننده میبینه که چه قدر خوب فریب خرده ..ازاین جهت واقعا یاد گپ دونگ افتادم ..با یه قاتل بسیار باهوش وخونسرد ...بازیگر شخصیت قاتل با اینکه خیلی هم خوش صورت نیست اما خیلی خوب چند بعدی بودن وخونسردیش رو به رخ بیینده میکشید ..از این جهت به بازیگر نمره ی ده رو میدم ..

سایر بازیگرها هم خیلی خوب انتخاب شده بودن مثلا اول سریال فکر نمیکردم اینقدر از پروفسور شین خوشم بیاد اما خیلی خوشگل وملوس بود ..

یا کانگ هو که بازی خوبی داشت اما به شخصه سونگجه رو بیشتر دوست داشتم مثل همیشه که فن این بازیگرم .. تو سریال سقوط برای بی گناهی هم با اینکه بدمن بود اما از اول طرفدارش بودم..ای کاش یه روزی بهش نقش اصلی بدن ..

از طرف دیگه چرخش فضا داریم ..کاراگاه تا چند قسمت تو زمان حال میمونه وهمینکه میتونه قاتل رو دستگیر کنه به زمان گذشته میره ودوباره به زمان حال برمیگرده ..همین چرخش فضا وتغیر تو سبک سریال خیلی برای من جالب بود ..

تمام اینهایی که مثال زدم جزو نکات مثبت سریال محسوب میشد

نکات منفی ..

دو قسمت ابتدایی سریال بسیار ساده تر ازاونه که بتونه بیننده هایی مثل من رو جذب خودش کنه

تنها نشون دادن چند زن خفه شده وکاراگاهی که باوجود تلاش زیاد اما هنوز نتونسته پرده از راز این قتل ها برداره ..تا اینکه به زمان حال میاد هرچند که مچ شدن کانگهو با زمان حال خیلی ساده بود وکانگ هو زیاد هم از خودش ری اکشن نشون نداد ..اصلا سازگار شدن با تکنولوژی زمان حال حتی برای پدر ومادرهای ما هم سخته ..چه برسه به ادمی که از سی سال پیش اومده (بابا جون من که هنوز هم نمیتونه به درستی از تلگرام استفاده کنه ..الهی فداش بشم ..)

دوم سرگذشت پروفسور شین ..از یه جهاتی جالب بود که همچین پیشینه ای با کانگ هو داره از طرفی رابطه اشون تو زمان حال جالب نبود ..من که نمیتونستم عملا قبول کنم .. از طرف دیگه دوست داشتم این دختر حداقل یه ریزه دفاع شخصی هم بلد باشه ..تو چند تا مورد همین جوری وایساده بود که همه بهش حمله کنن قاعدتا کسی که شغل ودرسش راجع به روانشناسی قاتلینه بهتره حداقل راه های مبارزه رو هم بلد باشه ..

چند تا نکته هم پایان داستان برام مجهول باقی موند ..

خونه ی قاتل رو نشون داد که کلی عکس پیرزن وپیرمرد روی دیوارشه .. قاتل که ادم های پیر رو نمی‌کشته پس برای چی عکس ها رو نگه داشته بود ایا والدین دختران کشته شده بودن؟ پس چرا جزو امار قتل های قاتل حساب شدن توضیح بیشتری کاش می داد

یا قسمتی که فکر کردیم قاتل فرار کرده اینها هم نگرفتنش بعد اومده سراغ پروفسور شین تا خفه اش کنه ..اینها کی برنامه چیدن وتونستن خودشون رو برسونن ...

درکنار اینها یه قسمت هایی هم سوتی داشت ..مثلا نشون داد قاتل پروفسور شین رو گرفته ..خب طبیعیه که پلیس چراغ خاموش بره سراغ قاتل ..بعد با کلی اژیر وهوهوکنان دنبال قاتلن ..خب قاتل در میره ..

جدای از اینها بسیار از سبک ونوع سریال راضی بودم وکاملا من رو اشباع کرد ..مخصوصا با اون یه ریزه عاشقانه ای که داشت همه چیز اکی شد ..

به عنوان سکانس برتر ..

قسمتی که پروفسورشین خودش رو طعمه قرار میده تا قاتل رو بگیره انتخاب میکنم ..سونگجه با کلی نفرت ودرد به جون قاتل میوفته ..قاتل هم مادرش رو کشته هم میخواسته زن زندگیش رو بکشه ..بازی این بازیگر واقعا تو این قسمت خوب از اب دراومده بود ..

دومین سکانس هم دزدیده شدن پروفسور شین بود که کانگ هو موبایلش رو روی زمین پیدا کرد ..اسامی ای که روی گوشیشون بود خیلی صحنه ی قشنگی ساخته بود ..

پایان داستان

مثل همیشه پایان سریالهای جنایی یه جورهایی لنگ میزنه هرچند که نشون دادن عذرخواهی وپیام رسونی شخصی پلیس به خونواده های مقتولین وتشکر خونواده ها از کاراگاه ها خیلی قشنگ بود ..اینکه خیالت راحت میشه بالاخره قاتل عزیزترین کسم رو گرفتن بار اجتماعی سریال رو بالا برده بود

دراخر بهش از ده نمره 8.5 میدم وحتما پیشنهاد میکنم تو اولین فرصت این سریال جالب معمایی وپلیسی رو تماشا کنید ..

نقد از moon shine

اونهایی که دیدن حتما نظر بذارن ..دراپ کردید یا راضی بودید ..نمره به این سریال بدید ..

برای اطلاع از اخرین گزارش ها وسریالهای درحال پخش وعکس ومطالب جالب درکانال نقد کره عضو شوید

کانال تلگرام